بازاریابی چریکی، یکی از روش های بازاریابی جدید و پیشرو در صنعت است که بر پایه تحقیقات و داده های کیفی و کمی ساخته شده است. این روش بازاریابی، که از مفاهیمی چون مشتری مداری، معاملات مبنای داده و استفاده از تکنولوژی های جدید پشتیبانی می شود، به شرکت ها کمک می کند تا با تعامل بیشتر با مشتریان، افزایش فروش و خدمات بهتری را در اختیار آن ها قرار دهند.
بازاریابان عصبی می توانند با استفاده از تکنیک های علوم عصبی مثل آزمایش های مغزی و EEG (الکتروانسفالوگرام)، فرایندهای مغزی مرتبط با تصمیم گیری خرید را بررسی کنند. این اطلاعات سپس می تواند به شرکت ها کمک کند تا سیاست های بازاریابی خود را بهتر جهت دهند، تا بتوانند تعاملات مثبت با مشتریان خود را ایجاد کنند.
بازاریابی چریکی نه تنها به شرکت ها اجازه می دهد تا با استفاده از تکنولوژیهای جدید داده، عملکرد خود را بررسی کنند، بلکه به آن ها اجازه می دهد تا با مشتریان خود به طور مستقیم ارتباط برقرار کنند، نظرات آن ها را جمع آوری کنند و خدمات بهتر و شخصی تری ارائه دهند.
این مطالعه موردی نشان میدهد که چگونه با استفاده از بهدقت برنامهریزی شده استراتژیهای تولید محتوا میتوان حضور یک شرکت را در اینستاگرام افزایش داد و از این طریق به تعامل با مشتریان و افزایش فروش کمک کرد.
با تمرکز بر ایجاد داستان هایی که به ارزش های منحصر به فرد برند شما متصل می شوند، شما می توانید تجربه ای را برای مشتریان خود ایجاد کنید که آنها را به برند شما متصل می کند. برای ایجاد محتوای اثرگذار، حضور یک برند بر روی اینستاگرام نیازمند یک داستان قوی است.
همچنین با توجه به افزایش رقابت در اینستاگرام، یک بخش زیادی از موفقیت در این پلتفرم نیازمند تکنیک های بازاریابی محتوا خلاقانه است. این می تواند شامل چیزهایی مانند استفاده از نقش های مشاور سئو موثر رسانه ای در بازاریابی تأثیرگذار باشد، از طریق پادکست، ویدیوهای تعاملی، گزارشگری تحقیقاتی و غیره.
در نهایت، بازاریابی به زبان انگلیسی دارای پتانسیل بسیار برای شرکت ها است. از آنجا که این زبان توسط بسیاری از مردم جهان استفاده می شود، شرکت ها قادرند از آن برای دستیابی به یک بازار جهانی استفاده کنند. همچنین، بازاریابی به زبان انگلیسی می تواند به شرکت ها کمک کند تا درک بهتری از بازار حاصل کنند و بتوانند محصولات و خدمات بیشتری را برای مشتریان خود ارائه دهند.
آنها تصمیم گرفتند که با تشویق به تعامل و تولید محتوایی که با افکار و علاقهمندیهای مخاطبان آنها تناسب داشته باشد، بازخورد بیشتری را از فالوورهای خود جذب کنند. همچنین، متنابین استراتژی ارتباط با مخاطبان خود را تغییر داد و خود را برای دریافت بازخورد کاربران و پاسخگویی به سوالات و نگرانیهای آنها آمادهسازی کرد.
در عین حال، شرکت تصمیم گرفت تا نبض بازار را حس کند و بر روی تولید محتوایی تمرکز کند که بر اساس نیازهای مشتریان فعلی و احتمالی آنها میباشد. از این خروجیها، متنابین یک برنامه با دو بخش طراحی کرد؛ یکی از آنها بخش تولید محتوا و دیگری بخش استراتژی برنامهریزی ارتباط با مخاطبان بود. متنابین تصمیم گرفت که بر روی ارائه میزان بالایی از اطلاعات مفید در مورد محصولات خود تمرکز کند، با پستهایی که تصاویر حاوی توضیحات مفصل از ویژگیهای محصول را نشان میداد.