تولید محتوا از نیازهای اساسی هر سازمان و یا کسب و کاری است که برای فعالیت در دنیای دیجیتال به آن نیاز دارد. چه برای یک سایت اینترنتی، رسانه اجتماعی، ایمیل یا هر نوع فعالیت بازاریابی آنلاین دیگر، محتوا کلید به موفقیت است.
اما تبلیغات و روشهای بازاریابی سنتی تعامل محور نیستند. در واقع در تبلیغات به خصوص در شیوه سنتی هیچ اطلاعات مفیدی در اختیار کاربر قرار نمیگیرد و کاربر با تبلیغات مختلف بمباران میشود.
این امر به ایجاد اعتماد و ساخت یک رابطه قوی با مشتریان کمک می کند. همچنین، ارتباطات کارا و موثر با مشتریان یکی دیگر از عناصر مهم در بازاریابی و فروش است. فروشندگا همیشه باید به نیازها و تقاضاهای مشتریان خود گوش کنند و پاسخگو باشند.
بازاریابان عصبی می توانند با استفاده از تکنیک های علوم عصبی مثل آزمایش های مغزی و EEG (الکتروانسفالوگرام)، فرایندهای مغزی مرتبط با تصمیم گیری خرید را بررسی کنند. این اطلاعات سپس می تواند به شرکت ها کمک کند تا سیاست های بازاریابی خود را بهتر جهت دهند، تا بتوانند تعاملات مثبت با مشتریان خود را ایجاد کنند.
باز در پایان، بازاریابی و فروش دیجیتال توانسته با استفاده از تکنیکها و روش های نوین بازاریابی ازجمله محتوا، موبایل، اینفلوئنسر و داده-محور بهصورت کاملا ساختارمند و هدفمند، بازاریابی و فروش را به سطح جدیدی برساند.
در سالهای اخیر، تولید محتوا گذاری چشمگیری داشته است. از متن و تصویر ساده گرفته تا ویدیوهای 360 درجه، واقعیت مجازی، و برنامههای آموزشی. همچنین، فرمتهای محتوا نیز متنوع شدهاند. با ویدیوهای کوتاه، وبلاگهای طولانی، پادکستها، استوریها، لایوها و وبینارها، همه و همه به خلاقیت در تولید محتوا کمک میکنند.
فقط کاربر را برای آشنایی با محصول یا خدمتی بمباران میکند. تبلیغات اطلاعات مفیدی در اختیار کاربر قرار نمیدهد. در حالی که مهمترین هدف در بازاریابی محتوا ارزشمندی محتوا و رضایت مخاطب است.
در نهایت، بازاریابی عصبی یک ابزار قدرتمند برای بازاریابان است تا به درک عمیق تر از رفتار و ترجیحات مشتریان برسند. امیدواریم با پیشرفت فناوری، این روش به صورت گسترده تری مورد استفاده قرار گیرد و بتواند به شرکت ها کمک کند تا رقابت را در بازار به نفع خود تغییر دهند.
بر اساس آمارها، ۸۵ درصد از مشتریان به جای تصمیماتی که شما برای آنها میگیرید به راهحلهایی اعتماد میکنند که در طول زمان آنها را به سمت تصمیمگیری نهایی برده است.
این روند شامل تحقیقات بازار، تعیین بازار مستهدف، تعیین استراتژی های قیمت گذاری، توسعه راهبردهای تبلیغاتی و ترویج فروش است. بازاریابی، به عنوان ابزار ارتباطی به فروشندگان کمک می کند تا محصولات یا خدمات خود را به مشتریان ارائه دهند.
این نوع بازاریابی بر اساس فرایندهای عصبی که زمانی که افراد تصمیم می گیرند که یک محصول یا مشاوره سئو خدمات را بخرند یا نخرند، رخ می دهد، متمرکز است. بازاریابی عصبی، به عنوان یک رویکرد جدید در علم بازاریابی، بر این اساس است که بفهمیم چگونه مغز ما به محرک های بازاریابی واکنش نشان می دهد.
از آنجا که این زبان توسط بسیاری از مردم جهان استفاده می شود، شرکت ها قادرند از آن برای دستیابی به یک بازار جهانی استفاده کنند. در نهایت، بازاریابی به زبان انگلیسی دارای پتانسیل بسیار برای شرکت ها است. همچنین، بازاریابی به زبان انگلیسی می تواند به شرکت ها کمک کند تا درک بهتری از بازار حاصل کنند و بتوانند محصولات و خدمات بیشتری را برای مشتریان خود ارائه دهند.